ضمن تبریک به مردم دلیر، مبارز و نترس ایران بویژه تهران برای شرکت در راهپیمایی بزرگ 25 بهمن ، دوست دارم در همینجا کمی هم جنبش مبارزات مردمی ایران رو آنالیز کنیم تا بیشتر به نقاط ضعف و قدرت خودمون آشنا بشیم.
راهپیمایی 25 بهمن از نظر کمیتی مانند بسیاری از تجمعات گذشته کاملا نمره قبولی گرفت و برغم تمام تهدید ها و فشارها، جمعیت قابل ملاحظه ای برای شرکت در راهپیمایی گرد هم جمع شدند و شجاعتهای زیادی از خودشون نشون دادند و در بسیاری از موارد نیروهای مزدور بسیجی و سپاهی رو وادار به فرار کردند که تصاویری هم از این اتفاقات به خبرگزاریهای بین المللی رسید.
ولی همانطور که میدانید هر کاری باید هدفی داشته باشد و اهداف هم باید هم به صورت بلند مدت و هم کوتاه مدت از قبل تعریف شده باشند. مثلا هدف بلند مدت رو باید تغییر رژیم یا تغییر قانون انتخابات یا هرچیزی که خود مردم بهتر میدونند قرار بدیم و هدف های کوتاه مدت رو هم در کنارش تعریف کنیم.
در طول دو سال گذشته بارها شاهد راهپیمایی و تجمعات بزرگ و کوچک در تهران و سایر نقاط ایران بودیم ولی چه نتیجه ای برای ما حاصل شده؟ چه حرکت رو به جلویی داشتیم؟ هنوز نه زندانیان سیاسی آزاد شدند، نه وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کرده، نه احمدی نژاد برکنار شده و هزار تا "نه" دیگر که میتوان به این لیست افزود.
در دو سال گذشته بارها فراخوانهایی از جانب آقایان کروبی و موسوی انجام گرفته که مانند همین 25 بهمن با استقبال مردم روبرو شده ولی دیگر وقت آن است برای تجمعاتمون هدفی تعریف کنیم. این تجمعات به آسانی اتفاق نمی افتد، یک جامعه این توانایی و انرژی رو نداره که هر روز زیر بار گلوله و باتوم بیاد راهپیمایی و تا آخر شب چند نفر کشته و زخمی و زندانی بده و بعد آخر شب بدون کوچکترین نتیجه ای برگرده بره منزلش.
من قبول دارم که حالا شاید آقایان کروبی و مهندس موسوی بهترین و سیاستمدارترین و کارکشته ترین فرد برای رهبری نباشند ولی از شانس ما الان رهبری جنبش با این آقایون هست پس بهتره که این آقایون هم بعد از دو سال کمی مطالعات بیشتری نسبت به جنبشهای مردمی داشته باشند و کمی پخته تر و با سیاست تر عمل کنند.
در حال حاضر تنها هدف کوتاه مدت ما در تظاهرات خیابانی این هست که بفهمیم جنبش زنده است و مردم مخالف نظام هستند. خوب این که از همون نخستین روزهای راهپیمایی پس از انتخابات در تجمعات میلیونی مردم مشخص بود دیگه این چیزی نیست که نیاز به اثبات هزار باره داشته باشه. الان وقت اون رسیده که از این پتانسیل مردمی استفاده بشه و به نظر من آزادی زندانیان سیاسی، دستگیر شدگان و کسانی که در بند هستند باید در اهم اولویت باشه.
هیچ هدفی قانونی تر، منطقی تر، جهان پسند تر و انسانی تر از آزادی دستگیر شدگان و زندانیان نمیتونه باشه. هدفیست که در همه جای دنیا همه سر تعظیم در مقابلش فرود میارن و همه ازش پشتیبانی میکنند.
به نظر من باید هدف از تجمع بعدی در هر تاریخ و هر زمانی که باشه فقط و فقط آزادی دوستان در بندمون باشه و تا حاصل نشدن نتیجه هر چند روز که لازم هست مقاومت کنیم.
ما ادعا داریم که میخواهیم تغییراتی در ساختار قدرت ایجاد کنیم پس این بهترین آزمون برای ماست که بفهمیم این کاره هستیم یا خیر. باید از این اهداف کوچکتر شروع کنیم و پله ها رو یکی یکی بالا بریم. چنانچه ما نتونیم به هدف کوچکتری مثل آزادی دستگیرشدگان برسیم پس چطور میتوانیم به ایجاد تغییرات در ساختار قدرت برسیم.
دوستان دیگه دلایلی مثل انقلاب تونس و مصر و روز قدس و غیره برای برگزاری تجمعات کافیه. باید شروع کنیم رک و پوست کنده بخاطر مطالبات خودمون وارد میدون بشیم.
آقایان کروبی ، موسوی لطفا هدف بعدی رو آزادی دوستان دربندمون قرار بدید، زیاد دور نیست که خامنه ای بیاد توی تلوزیون اعلام کنه قوه قضاییه در دستگیری هموطنانمون دچار اشتباه شده و همان نقطه اولین پله پیروزی ما حساب میشه. فقط کافیه 3،4 روز تجمعات با هدف مشخص ادامه پیدا کنه و مردم بدونن که چه چیزی از راهپیماییشون میخوان.
به امید آزادی تمام دوستان و هموطنان در بندمون.